مهران حسنی عضو انجمن متخصصان گردشگری ایران در یادداشتی نوشت: این پدیده نه تنها بازتابی از فشارهای سیاسی و تبلیغاتی علیه ایران است. بلکه نتیجه کم توجهی داخلی به مدیریت تصویر بینالمللی کشور در حوزه گردشگری، فرهنگ و رسانه نیز است.
ایرانهراسی در حقیقت به مجموعهای از باورها، برداشتها، هشدارها و روایتهای منفی درباره سفر به ایران گفته میشود که عمدتاً بر پایه اغراق در خطرات، نا امنی، عدم آزادی، تهدیدات فرهنگی و سیاسی شکل گرفتهاند. این تصویر نه با واقعیتهای جاری در بستر اجتماعی و شهری ایران همخوان است، نه با تجربه عینی گردشگرانی که به کشور سفر کردهاند.
نشانههای ایران هراسی در وضعیت فعلی کشور مواردی چون تصویرسازی نادرست و منفی در رسانههای جهانی، هشدارهای امنیتی مکرر از سوی دولتهای خارجی، جایگاه نامناسب ایران در رنکینگهای جهانی گردشگری، روند کند رشد گردشگران ورودی در مقایسه با پتانسیلها، فقدان روایتسازی مؤثر در برابر جریان ایران هراسی است.
در مجموع ایران هراسی امروز به یک بحران ادراکی – رسانهای تبدیل شده که مانع از بهرهبرداری اقتصادی از یکی از پاکترین و پایدارترین صنایع جهان، یعنی گردشگری، شده است.
تصویر فعلی ایران در افکار عمومی جهان بیشتر بر گرفته از رسانههای رقیب و تحلیلهای امنیتی است تا تجربههای واقعی گردشگران، اگر این وضعیت ادامه یابد، حتی به رغم اصلاح زیرساختها و تبلیغات داخلی، ورود گردشگران بینالمللی به ایران همچنان با رشد کند، ناپایدار و محدود مواجه خواهد بود.
طی دهههای اخیر، رسانههای جهانی به ویژه در غرب، نقشی انکار ناپذیر در ساخت و باز تولید تصویر نادرست و منفی از ایران ایفا کردهاند. این روند نه تنها بر افکار عمومی جهان اثر گذاشته، بلکه در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی برخی کشورها نسبت به ایران نیز تأثیرگذار بوده است.
رسانههای بینالمللی با استفاده از تکنیکهای ارتباطی، ایران را غالبا در قالبهایی چون نا امنی، تهدید منطقهای یا کشوری منزوی و غیر قابل تعامل معرفی میکنند. این تصویرسازی هدفمند، گاه بر رویدادهای واقعی استوار است، اما با بزرگ نمایی، تحریف یا سانسور ابعاد مثبت، چهرهای یک جانبه و ناعادلانه ترسیم میشود.
اهداف این تصویرسازی نادرست، ایجاد اجماع منفی بینالمللی علیه ایران برای توجیه سیاستهای تحریمی یا فشارهای سیاسی، محدودسازی تعاملات جهانی ایران در حوزههای اقتصادی، علمی و فرهنگی و دیگر موارد است. که این روند نیازمند واکنش فعالانه و هوشمندانه از سوی نهادهای رسانهای، فرهنگی و دیپلماتیک ایران است.
بنابراین، در عصر جنگ روایتها، ایران نمیتواند به واکنشهای مقطعی و تدافعی بسنده کند. نیاز است با سرمایهگذاری در حوزه روایتسازی، رسانههای بینالمللی همسو و استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی، چهره واقعی ایران به جهانیان معرفی شود؛ چهرهای که نه در قاب تحریف شده دشمنان، بلکه در آینه واقعیت و حقیقت بازتاب یابد.
ایران هراسی، فراتر از یک پدیده رسانهای، یک مانع ذهنی و روانی قدرتمند در برابر میل گردشگران برای انتخاب ایران به عنوان مقصد سفر است. تصاویری که اگرچه از واقعیت جاری در شهرها و مقاصد گردشگری ایران فاصله دارند، اما درذهن بسیاری از گردشگران بینالمللی تثبیت شدهاند.
بنابراین مهمترین تأثیرات منفی ایران هراسی بر حضور گردشگران خارجی شامل مواردی چون، کاهش تمایل گردشگران انفرادی و ماجراجو، لغو تورهای گروهی و همکاریهای آژانسهای گردشگری خارجی، تغییر مقصد سفر در لحظه آخر، اثر دومینویی بر سایر حوزههای اقتصادی گردشگری و... در شرایطی که شواهد میدانی گویای این واقعیتاند که، گردشگران خارجی حاضر در ایران از امنیت، احترام و کیفیت سفر خود ابراز رضایت میکنند، اما بازخوردهای منفی پیشینی از سوی رسانههای خارجی باعث میشود تا بسیاری حتی فرصت تجربه این ضایت را هم نیابند.
در نتیجه، ایران هراسی نه تنها مانع ورود گردشگران جدید است، بلکه زنجیره تبلیغات مثبت، توصیههای دهان به دهان، و تداوم حضور گردشگران در کشور را نیز مختل کرده و در بلند مدت، برند ملی گردشگری ایران را به شدت تضعیف میکند.
برای غلبه بر این پدیده، ایران نیازمند راهبردهایی جامع، چند لایه و فرابخشی است که از سطح محلی تا دیپلماسی رسمی را در بر گیرد. در این چارچوب راهبردهای پیشنهادی به ۵ محور اصلی قابل تقسیم است که شامل:
محور اول: باز تعریف روایت ملی در عرضه بینالمللی با طراحی و تقویت برند ملی گردشگری ایران با محوریت صلح، تنوع فرهنگی و میهمان نوازی، تولید محتوای چند رسانهای هدفمند با زبانهای بینالمللی و حضور فعال در پلتفرمهای معتبر جهانی گردشگری.
محور دوم: دیپلماسی گردشگری و تعامل فعال با جهان؛ با ایجاد بخش ویژه، دیپلماسی گردشگری، در وزارت امور خارجه، تنظیم توافق نامههای دوجانبه با کشورهایی که هشدار سفر صادر کردهاند، و دعوت از خبرنگاران گردشگری و بلاگرهای بینالمللی برای سفر به ایران.
محور سوم: ارتقای زیرساختهای نرمافزاری برای تعامل با گردشگران خارجی با ایجاد سیستم جامع اطلاعرسانی گردشگری چند زبانه، رفع موانع تراکنشهای مالی و خدمات بانکی برای گردشگران، و استانداردسازی آموزشهای بین فرهنگی برای فعالان گردشگری.
محور چهارم: سیاستگذاری رسانهای منسجم و واکنش سریع به بحرانهای ادراکی.
محور پنجم: تقویت مشارکت مردمی و بخش خصوصی در تغییر ذهنی ایران، از طریق توانمندسازی کسب و کارهای کوچک و بومی در ارائه تجربههای مثبت سفر و توسعه گردشگری روایت محور با تأکید بر مردم به جای دولت مردم ایران بهترین سفیران فرهنگی کشور هستند گسترش تعامل میان گردشگران خارجی و مردم عادی تأثیر گذارتر از تبلیغات رسمی خواهد بود.
بنابراین مسئله ایران هراسی با راه حلهای کوتاه مدت و مقطعی رفع نخواهد شد. این پدیده، نیازمند طراحی راهبردی بلند مدت، همراهی دستگاههای مختلف، مشارکت فعال رسانهای و تدوام تعامل با افکار عمومی جهانی است. در این صورت میتوان، تصویر واقعی از ایران را در ذهن جهانیان بازسازی کرد و اقتصاد گردشگری را به جایگاه شایستهاش رساند.
در ادامه این یادداشت، همچنانکه در فوق همراهی دستگاههای مختلف به عنوان یکی از طرحهای راهبردی رفع ایران هراسی مطرح شد، نهادها و دستگاههای دولتی در سه سطح حاکمیتی، اجرایی و تخصصی باید با تمرکز به نقش آفرینی دقیق، این دستگاهها هریک دارای وظایف برای خنثیسازی پدیده ایران هراسی هستند، که شامل؛ وزارت خانههای میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، امور خارجه، کشور و نیروی انتظامی، ارتباطات و فناوری، اطلاعات، راه و شهرسازی، سازمان صدا و سیما، نهاد ریاست جمهوری و هیئت دولت، استانداریها و شهرداریها هستند.
لذا موفقیت در خنثیسازی ایرانهراسی، در گرو تشکیل فرماندهی واحد رسانهای– گردشگری– فرهنگی است که با تصمیم کار روشن، پاسخگویی دقیق و ارزیابی مستمر عملکردها بتواند تصویر ذهنی جهانی از ایران را اصلاح کند. این فرماندهی باید در قالب یک مرکز ملی دیپلماسی گردشگری با حضور نهادهای فوق باشد و پیشنهاد میشود، وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهعنوان متولی اصلی صنعت گردشگری کشور سند ملی مقابله با ایران هراسی در گردشگری، با مشارکت سایر نهادها را طراحی و اجرایی کند.
انتهای پیام/

نظر شما